چشمهایم باران گرفته

باز این دلم سخت گرفته

مثل آن کوچه خیسم هرکه می آید گوید:وای چه هوا بارانیست!

مثل آن برگهای زرد و سرخ و نارنجی

کمرشکنم زیر پای رهگذران

مثل آن شبح نامرئی شده ام من

غمگین و گذران

باورش سختست برایت ولی هستم همین حوالی

همین اطرافم 

کافیست دستانت را دراز کنی

تا بدانی که هستم تا درد بکشم

چشم بصیرتی برایت در کار نیست

در دستانم دیگر هیچ حس شادی سرشار نیست

ببین درد میکشم

خش خش هم نمیکنم

آرام میشکنم...آرام...

نظرات شما عزیزان:

رضاخطر

ساعت0:09---13 ارديبهشت 1393

سلام

ممنون ک از وبلاگم دیدن کردی

وبلاگ توام عالیه حرف نداره

آفرین بهت

و خوبه ک فهمیدی کسیرو لینک نمیکنم

ولی ارو لینکت میکنم



http://rezakatar.loxblog.com/
پاسخ:خواهش میکنم و ممنون فک میکنم به خاطر این از وبت خوشم که مطالبت رو خودت با تمام احساست نوشتی منم لینکت کردم

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: